یک رمان با طراحی ساده و جذاب خود را اعمال کنید، در عمق رمان زندگی کنید و در خورشید بخوابید
این رمان در مورد زندگی مصطفی، که در آن آرام پایدار، با همسر زیبای خود و مرکز کودکان خردسال خود بود، با این برداشت که صفحه عشق قدیمی را برای همیشه به پایان رسیده است بود، اما آن را مطابق Bhabibth در حال حاضر او را ترک سال پس از او اغوا پول زنگ او یکی دوباره ازدواج کرد که آن را به وفور شاید شادی را پیدا میکنی بدین ترتیب زندگی مصطفی خلط شد، زیرا او هر وقت که شرایط را مجاز می دید، عاشق خود را ملاقات کرد، تا زمانی که او متوجه خودش شد. و پس از آن در روز تصمیم گیری برای رفع حسرت خود و ازدواج با معشوق خود را، ترک خانواده اش بی تفاوت است. اما او را کشف این است که یک دوره از چیزهای ساده مهم ترین و قوی تر از عشق وجود دارد؛ چگونه او مسئولیت خود را نسبت به خانواده خود را فراموش کرده؟! پس از چندین سال، پس از چند سال، او را ترک کرد! Visahh از اشتباه خود آگاه Nzkh، و بازگشت به خانواده اش در توبه برای بی پروایی خود را. توسط نویسنده «صلاح الدین ذهن» در آغاز کار هنری خود را. این داستان و دیگران می توان در این مجموعه داستان کوتاه در بر داشت.