همه چیز در اطراف ما هرج و مرج شد و من، خانم غفران، دکتر، و عده معدودی که مکتب بانوی رانده شده در دره زنان را رها نکردند... ناگهان فروریختیم و دره به سالهای قبل بازگشت. قبل و بدتر هم شد و به جای پیروزی سومی که در آخرین یوم کیپور آرزوی پیروزی بر اشرف چارتین را داشتیم. ضربه مهلکی به ما خورد.
ما از کوکی ها و فناوری های دیگر در این وبسایت برای بهبود تجربه کاربری شما استفاده می کنیم. با کلیک بر روی هر پیوند در این صفحه شما دستور خود را برای سیاست حفظ حریم خصوصیاینجاو سیاست فایلمی دهید.